به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ ایمانوئل والرشتاین جامعه شناس و متفکر بزرگ چپگرا و از بزرگترین متفکران سوسیالیست قرن ۲۱ بود. او واضع نظریه «نظام جهانی» بود. وی متولد شهر نیویورک بود و تمام تحصیلات خود را در دانشگاه کلمبیا طی کرده و کتاب معروف وی نظام نوین جهانی است که به ۹ زبان زنده برگردانده شده و در سال ۱۹۷۵ جایزه معتبر جامعه شناسی آمریکا موسوم به «جایزه سوروکین» را دریافت کرد.
وی استاد دانشگاه ییل آمریکا بود و چند سال پیش نیز سفری به ایران داشت. این اندیشمند، روز گذشته در سن ۸۹ سالگی درگذشت. تنی چند از اساتید دانشگاه به مناسبت درگذشت این نظریه پرداز معروف روابط بین الملل مطالی نگاشته اند که در ادامه میخوانیم؛
والرشتاین میراث گرانسنگی برای جامعه شناسی و علم اجتماعی داشته است
سیدحسین سراج زاده، رئیس انجمن جامعه شناسی ایران یادداشتی به مناسبت درگذشت ایمانوئل والرشتاین نظریه پرداز برجسته سنت انتقادی نوشته است: ایمانوئل والرشتاین یکی از بزرگترین عالمان اجتماعی و از نظریه پردازان برجسته سنت چپ و انتقادی در جامعه شناسی که با نظریه مشهور «نظام جهانی» شناخته میشود، روز ۳۱ آگوست ۲۰۱۹ (۹ شهر یور ۱۳۹۸) چشم از جهان فرو بست. او که تحصیلات دانشگاهی خود از کارشناسی تا دکترا را در دهه ۵۰ میلادی در دانشگاه کلمبیای آمریکا گذراند، بعد از اخذ دکترا تا پایان عمر به عنوان استاد و پژوهشگر ارشد جامعه شناسی در دانشگاههای آمریکا و کانادا (کلمبیا، مک گیل، دولتی نیویورک، و دانشگاه ییل) مشغول تدریس و تحقیق بود.
نخست اینکه او یکی از نظریه پردازان برجسته سنت چپ است و نقد او از نظام هژمونیک جهانی بر مبنای رابطه یک سویه و نامتوازن مرکز- پیرامون، بسیار تأثیرگذار و الهام بخش بوده است.
دوم اینکه، والرشتاین، از جمله جامعه شناسانی است که رویکردی کلان و تاریخی به جامعه شناسی دارد. این رویکرد در دورههایی که جامعه شناسی آمریکا و تا حدودی جامعه شناسی جهانی به سمت رویکردهای خرد تمایل پیداکرده بود، سنت جامعه شناسان کلاسیک را مبنی بر اهمیت داشتن رویکرد کلان و تاریخی برای تحلیل و تبیین جامعه شناسی تداوم بخشید.
سوم اینکه، والرشتاین علاوه بر اینکه یک دانشگاهی و پژوهشگر ممتاز و یک نظریه پرداز بلندآوازه بود، در فعالیتهای انجمنی و سازمانهای علمی جامعه شناسان هم کنشگر بسیار فعالی بود. او با بخشهای مختلف انجمن جامعه شناسی آمریکا و انجمن بین المللی جامعه شناسی همکاری مؤثری داشت و در سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ رئیس انجمن بین المللی جامعه شناسی بود.
والرشتاین برای اجتماع علمی جامعه شناسی ایران چهره آشنایی است. وی در اسفند ماه سال ۱۳۹۲ به دعوت انجمن جامعه شناسی ایران به ایران سفر کرد و در «سمینار برسی آرا والرشتاین» که توسط انجمن برگزار شد سخنرانی داشت. علاقه مندان برای مشاهده خبرهای آن میتوانند اینجا را مشاهده کنند.
درگذشت والرشتاین که تا آخرین روزهای زندگی، ماهانه دو یادداشت تحلیلی اجتماعی در سایت دانشگاه بینگامتن منتشر میکرد، ضایعه بزرگی برای علوم اجتماعی است.
امید است در فرصتهای دیگر، انجمن جامعه شناسی ایران و صاحبنظران علوم اجتماعی ایران، بیشتر به بحث و گفتگو درباره آثار و آرا و میراث گران سنگ این نظریه پرداز برجسته بپردازند.
بازخوانی زندگی و نظریات امانوئل والرشتاین
سیمین حاجی پور ساردویی دبیر کمیته علمی مطالعات زنان انجمن علوم سیاسی نیز در این باره نوشت: امانوئل موریس والرشتاین در ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۰ به دنیا آمد. برای نخستین بار در نوجوانی هنگامی که در نیویورک بود به مسائل جهان به ویژه نهضت استقلال هند علاقهمند شد. مدارک دانشگاهی خود را به ترتیب از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد: لیسانس در سال ۱۹۵۱، فوقلیسانس در سال ۱۹۵۴ و دکتری در سال ۱۹۵۹. وی که به این وضعیت تحصیلی قانع نبود، مطالعات خود را در سایر دانشگاهها از جمله آکسفورد، دانشگاه آزاد بروکسل، دانشگاه دنیس دیدرو پاریس و دانشگاه ملی مکزیک ادامه داد. وی در سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۳ در ارتش آمریکا خدمت کرد.
شخصیت آکادمیک و حرفهای والرشتاین در دانشگاه کلمبیا شکل گرفت؛ او در آنجا به عنوان استادیار جامعهشناسی طی سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۷۱ کار کرد. در همین ایام، او یکی از پشتیبانان برجسته و فعال اعتراضات دانشجویان کلمبیا در سال ۱۹۶۸ بود، در سال ۱۹۷۳ ریاست انجمن مطالعات آفریقا را برعهده گرفت و از سال ۱۹۷۶ به عنوان استاد برجسته دانشگاه بینگهامتون مشغول به کار شد و تا بازنشستگی در سال ۱۹۹۹ در همین دانشگاه به خدمت ادامه داد. او همچنین ریاست مرکز مطالعات اقتصادی، سیستمهای تاریخی و تمدن فرنان برودل در دانشگاه بینگهامتون را تا سال ۲۰۰۵ عهدهدار بود.
والرشتاین که ریاست مطالعات مشترک در مدرسه آموزش عالی علوم اجتماعی در پاریس را برعهده داشت، در سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ نیز رئیس انجمن بینالمللی جامعهشناسی بود. وی در دهه ۱۹۵۰ ریاست کمیسیون گالبنکیان را نیز برعهده گرفت که هدف این کمیسیون هدایت تحقیقات علمی برای ۵۰ سال آینده بود.
والرشتاین در زندگی علمی خود تحت تأثیر افکار اندیشمندانی چون مارکس، برودل، پولانی، فانون، پریگوژین، فروید و شومپیتر داشت و به عنوان متفکر و نظریهپرداز چپگرا و یک سوسیالیست قرن بیست و یکمی شناخته میشد.
مهمترین کتابها و آثار وی عبارتند از: نظام مدرن جهانی؛ علم اجتماعی نیاندیشیدنی؛ پس از لیبرالیسم؛ پایان جهان، چنانکه ما میفهمیم؛ سقوط قدرت آمریکا: ایالات متحده در دنیایی آشوبزده؛ و جهان شمولی اروپا: خطابه قدرت.
والرشتاین علاوه بر آن در سایت شخصی خود به بررسی مسائل روز جهانی میپرداخت و هر ماه دو مطلب تحلیلی منتشر میکرد؛ از جمله «سرمایهداری در آخر خط»، «نظامیان در قدرت» و «نرمش قهرمانانه: ایران و ایالات متحده».
والرشتاین در محافل آکادمیک بیشتر با نظریه نظام جهانی شناخته شده است؛ نظریهای که اولین بار در سال ۱۹۷۴ مطرح شد. وی نظام را به مثابه واقعیتی اجتماعی میدانست که دربرگیرنده تعاملات میان ملتها، شرکتها و مؤسسات، خانوادهها، طبقات و گروههای هویتی از همه نوع میدانست. از نظر وی غالبترین شکل سازمان اجتماعی همان چیزی است که آن را نظامهای جهانی مینامید.
ویژگی نظریه نظام جهانی در این است که، برخلاف نظریه وابستگی، امکان تحرک را برای مرکز، پیرامون و نیمه پیرامون در نظر میگیرد و آنها را وضعیتی لایتغیر نمیداند. از نظر وی عنصر اساسی پیشرفت و ارتقای یک کشور نیمهپیرامونی در اختیار داشتن بازار بزرگ است که بتواند کاربرد فنآوری پیشرفته را توجیه کند و کشور مزبور نیز بتواند با هزینه پایینتری نسبت به سایر تولیدکنندگان موجود به تولید کالا در آن بازار بپردازد. وی سود حاصل از جهانی شدن را به نفع نظام سرمایهداری غرب میدانست و این نظر را مطرح میکرد که کشورهای جنوب نه تنها به برابری جهان سرمایهداری نزدیک نمیشوند بلکه به نفع وضع موجود خود را ضعیفتر هم میکنند.
والرشتاین اضافه میکرد که موقعیت دولتها در مرکز و پیرامون نظام جهانی متفاوت است و این موقعیت متفاوت ناشی از نقش متفاوت آنها در اقتصاد جهانی است که به تمایزات اقتصادی اجتماعی و سیاسی میان آنها منجر میشود. از نظر والرشتاین دولتها در نظام جهانی در سه دسته مرکز، پیرامون و شبهپیرامون قابل بررسیاند.
امانوئل والرشتاین که متفکران و تحلیل گران حوزههای مختلف علوم انسانی و اجتماعی را تحت تأثیر دیدگاههای خود به ویژه حول مفهوم نظام جهانی قرار داده بود، در سن ۸۹ سالگی درگذشت.
نظریه نظام جهانی تأثیرات عمیقی گذاشت
همچنین سید جواد میری عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشت کوتاهی نوشت: ایمانوئل والرشتاین جامعه شناس شهیر آمریکایی دارفانی را وداع گفت. نظریات او درباره "نظام جهانی" تأثیرات عمیقی بر حوزههای متنوع جامعه شناسی تاریخی برجای گذاشت.
در اسفند ۱۳۹۲ به دعوت دکتر سید محمدامین قانعی راد رئیس فقید انجمن جامعه شناسی ایران، پروفسور والرشتاین به تهران آمد و در دانشگاه تهران سخنرانی مبسوطی در باب آینده نظام جهانی انجام داد.
او را یکی از بزرگترین متفکران سوسیالیست قرن ۲۱ میدانند. او خود را وامدار سه اندیشمند بزرگ قرن بیستم میدانست (ایلیا پریگوژین، فرانتس فانون و فرناند براودل) که چارچوب نظری او را عمیقاً تحت تأثیر قرار دادند.
دانشمند نقاد و ژرفکاو و گستردهنگر و پرکار
محمدمهدی مهاجری، استاد دانشگاه نیز در یادداشتی آورده است: ایمانوئل والرشتاین، زاده ششم مهرماه ۱۳۰۹، نهم شهریورماه ۱۳۹۸ درگذشت. پژوهشگران علوم انسانی و اجتماعی این دانشمند نقاد و ژرفکاو و گستردهنگر و پرکار را بهویژه با مجموعه چهارجلدی The Modern World-System که از ۱۹۷۴ تا ۲۰۱۱ بهتفاریق منتشر شد، به خاطر خواهند سپرد.
دامنه و ژرفای پژوهشهای او به همان گستردگی حوزه مطالعات نظامهای جهانی بود، زمینهای مطالعاتی که او خود یکی از پیشگامان و بنیانگذاران و نوآوران آن بود.
او نهتنها در شکلگیری و شناسایی موضوع این حوزه مطالعاتی در علوم انسانی نوین نقشی یگانه داشت، بلکه در زمینه روششناسی و ابداع روشهای مطالعاتی در این حوزه نیز پیشگام بود.
وی در دهه اخیر زندگیاش سفری علمی به ایران کرد. یکی از آثار جدید او به نام Chaotic Uncertainty که اواخر سال ۲۰۱۸ منتشر شد، حاوی مجموعهای ویراسته از تأملات او درباره اسلام و خاورمیانه در نمای درشت نظامهای جهانی است.
نظر شما